آلونسو به دنبال پایان سلطنت
- 1402/11/21 17:07
روز نمیتواند نگاههای منتظری را در تمنای سحر به انتظار خویش بکشاند؛ اگر مدتی در پس پرده شب پنهان نماند. بهار بخشی از دلفریب و گوارا بودنش را مدیون شبهای سرد زمستان است. در این طبیعت در این دنیا اگر اتفاقی نباشد که نظم متداول را بر هم بزند، تکرار و تکرار گریبان حس و حال آدمها را میگیرد و بشر را به گوشه انزوا و سکوت سوق میدهد. روایتها هم اگر کنش و واکنشی در آنها نباشد، اگر افت و خیز و گره و گرفتاری در آنها موج نزند، خواندنی و شنیدنی نخواهند بود. روایت این فصل بوندسلیگا خواندنی و شنیدنی شده چون تیمی، مجموعهای و در قالبی کاملتر باید گفت شخصیتی، میخواهد نظم متداول را بر هم بزند و چوب لای چرخ تیم همیشه قهرمان لیگ کند. هر چه میخواهید بخوانیدش؛ شب در برگیرنده نور و حرارت روز و خورشید یا روز پس از تاریکی، زمستان در تدارک بهار یا فصل سبز رویش پس از سرمای استخوانسوز. لورکوزن در هر سمت این بده بستانها هم قرار بگیرد، باز هم رسالتش را درست انجام داده؛ رسالت ایجاد گره در داستان لیگ آلمان. امروز در مقابل بایرن مونیخ، شیرهای بوندسلیگا باید بگویند آیا به همان اندازه مورد انتظار، میتوانند دغدغهآفرین باشند و این داستان را جذاب کنند یا خیر! امروز بزرگترین روز بوندسلیگا در 12 سال اخیر است.
تهدید پادشاه
تاج و تخت باواریاییها آنقدر به طول انجامیده و سلسله بایرن مونیخ آنقدر بر تمام نقاط فوتبال باشگاهی آلمان حکم رانده است که رقبا باور کردهاند هر اتفاقی هم بیفتد در نهایت بایرن مونیخ قهرمان میشود. 12 سال عمر کمی نیست. یک کودک از وقتی به دنیا آمده، بایرن قهرمان بوده و اکنون در سن و سال جوانی هم هیچ قهرمانی به جز بایرن را بر بام فوتبال آلمان ندیده. 12 سال، دوران حرفهای و در اوج خیلی از ستارهها را در بر میگیرد و در قاب و قالب فوتبال یک نسل و گاهی حتی بیش از یک نسل به شمار میرود. یک نسل و بیشتر از آن شهادت میدهند قهرمان بوندسلیگا بایرن مونیخ است و در این فضا هر صدای نامتعارفی سرکوب شده و هر ساز مخالفی از کوک خارج شده. اگر قرار باشد در چنین فضایی صدایی به جز قهرمانی بایرن مونیخ شنیده شود، باید پیش از هر چیزی رسا باشد و گوش دنیا را کر کند. این صدا باید پشتوانه داشته باشد و از اعماق برخاسته باشد تا سحرآمیز به نظر بیاید و تسخیر کننده باورهای قدیمی جلوه کند. این صدا بالاخره از گلوی شیرهای مدعی و مترقی و جذاب و درخشان و شکستناپذیر فوتبال باشگاهی آلمان بلند شد. صدایی رسا، گوش دنیای فوتبال را کر کرده و حالا باور قدیمی مبنی بر قهرمانی ابدی بایرن مونیخ برای هفتهها و حتی ماههایی دچار تزلزل شده. شاگردان ژابی آلونسو امروز در میدان باید با صدای بلند و رسا، گزاره در حال تکرار این روزهای نشریات فوتبال آلمان را فریاد بزنند. آنها باید بایستند، استقامت بورزند، گلو صاف کنند و سینه سپر کنند و فریاد بزنند؛ ما پادشاهی مونیخ را تهدید کردهایم!
موفقیتی برای قهرمانی
2 تیم 2 امتیاز اختلاف دارند و هنوز هیچ قطعیتی در مورد نتیجه روز پایانی فصل در جدول وجود ندارد. با این حال یک نتیجه میتواند لورکوزن جذاب ژابی آلونسو را تا مدتها بیمه کند و باوری معکوس را به جریان بندازد. باور اولیه این بوده هر اتفاقی هم در طول فصل رخ دهد، باز هم در آخرین روزها، آخرین ساعات و مثل فصل قبل در آخرین دقیقهها، تاج پادشاهی با احترام تقدیم به غول مونیخی خواهد شد. این بار اما برد لورکوزن میتواند این گزاره را دستکم برای یک فصل در جریانی معکوس بازنویسی کند؛ این بار داستان فرق میکند و بایرن مونیخ هم رویینتر و شکستناپذیر نیست! برد لورکوزن در مسابقه حساس و سرنوشتساز امروز اختلاف 2 تیم را به 5 امتیاز میرساند. چنین اختلافی حرفهای بسیاری در پی خودش خواهد داشت. حرفهایی با مضامین ظاهری متفاوت و معنای درونی یکسان مبنی بر اینکه قهرمان این فصل تیمی به جز بایرن مونیخ است در سراسر فوتبال آلمان و دنبال کنندگان بوندسلیگا میپیچد؛ اگر لورکوزن برنده این مسابقه نام بگیرد. این برد به سمت قهرمانی خواهد بود و این موفقیت مقدمه معرفی یک قهرمان جدید برای لیگ آلمان به نظر میرسد. باید منتظر رو شدن آخرین فوت و فن آلونسو برای غلبه بر رقیب بزرگش باشیم. او هر چه در توان دارد خواهد گذاشت تا این یک مسابقه را برنده از زمین بیرون بیاید.
پیروزی برای جاودانگی
در حاشیه قهرمانی و پیدا کردن برنده نهایی این فصل در خلال بازی بایرن مونیخ و لورکوزن، یک عنوان بزرگ دیگر در اختیار مونیخ در تهدید قرار دارد. آنها با 32 بازی متوالی بدون شکست از ابتدای فصل، صاحب رکوردی در این زمینه هستند. لورکوزن فقط 2 بازی با این رکورد فاصله دارد. هیچ رقیبی موفق نشده عزم رویینتن ماندن شاگردان آلونسو را بشکند و شاید تنها از بایرن بایرن انتظار ایستادگی در برابر این روند میرود. بایرن مونیخ باید حریفش را شکست دهد؛ در غیر این صورت لورکوزن با عبور از این مسابقه و بردن 2 بازی دیگر رکوردی ثبت خواهد کرد که حتی دست تیم همیشه قهرمان لیگ آلمان هم به این آسانی و به این زودی به آن نخواهد رسید و شاید برای سالهای سال پابرجا بماند. سالهای سال پابرجا ماندن چنین رکوردی یعنی سالهای سال حضور یک سایه بزرگ بالای نام مونیخ. از بین بردن این سایه، یک عزم راسخ و یک برنامه بلند مدت و مجموعهای از موفقیتهای در امتداد را میطلبد. لورکوزن در صورت بردن بازی امروز رکورد بزرگ بایرن مونیخ را تهدید خواهد کرد و با تداوم قدرت فعلی، نشان میدهند تیمهای بعد از بایرن هم یارای غلبه بر تیم شکستناپذیر این فصل فوتبال باشگاهی آلمان را نخواهند داشت. بایرن در صورت باخت همه چیز را از دست میدهد؛ هم قهرمانی و هم رکورد قدیمی و بزرگ و هم هیبت و جایگاهش را!
نبرد فنی در خط دفاعی
توان هجومی بایرن مونیخ با اسلحه مرگباری به نام هری کین برای همه رقبا از جمله لورکوزن انکار ناپذیر است و مونیخ اگر عزم رسیدن به دروازهای را داشته باشد به آن خواهد رسید. در سوی مقابل لورکوزن هم توان هجومی خوبی دارد و از این نظر در بازی پیش رو پا پس نمیکشد. نبرد واقعی در خطوط دفاعی شکل خواهد گرفت؛ جایی که برگ برنده آماری در اختیار شاگردان آلونسوست. آنها در 7 بازی آخر خود 5 بار موفق به کلینشیت شدهاند و شکستناپذیر بودن را در بسته نگه داشتن دروازه جستجو میکنند. در سوی مقابل بایرن با مدافعان چند 10 میلیون دلاریاش در 7 بازی گذشته فقط 2 کلینشیت داشته و از حریفش عقبتر است. این میتواند پاشنه آشیل بایرن و دست قدرت لورکوزن در میدان امروز نام بگیرد.
روز بزرگ آلونسو
با درخشش او روی نیمکت لورکوزن، لیست بلند و بالایی از تیمهایی که به آنها نزدیک عنوان میشود، صف کشیده و منتظر تصمیم مرد جوان اسپانیایی هستند. با این حال یک سوال بزرگ و مبهم برای همه این مقصدهای احتمالی آینده ژابی آلونسو هنوز خودنمایی میکند. آیا آلونسو مرد روزهای بزرگ است و آیا میتواند رئال مادرید را در فینال لیگ قهرمانان، لیورپول را در جدال با منچسترسیتی، بایرن مونیخ را مقابل بزرگان اروپا و هر تیم بزرگ دیگری را در روزهای مهم و حساس به موفقیت برساند یا خیر! او باید با نتیجه بازی امروز به این سوال پاسخ دهد. اگر جواب با بردن لورکوزن مثبت باشد، باید منتظر دعوای برندهای بزرگ اروپا بر سر سرمربی صدرنشین بوندسلیگا باشیم و اگر با پیروزی بایرن مونیخ پاسخ منفی خروجی بازی باشد، تردیدها در مورد مرد اسپانیایی متولد میشوند و مصاحبههای کاری بعدی او دشوارتر سپری خواهد شد.
در انتظار داستانی جذاب
بای آرنا از لحظه باز شدن گیت ورودی در فاصله کمی، ظرفیت بیشتر از 30 هزار نفریاش را پر میکند. پرچمهای بزرگ و با هیبت معروف بوندسلیگا برای 2 تیم در 2 سوی میدان به رقص در میآیند. لورکوزنیها خانه را برای رقیب پیش از شروع مسابقه تبدیل به جهنم خواهند کرد و بایرنیهای میهمان برای سرد کردن این آتش بیکار نمیمانند. سکوها به وجد میآیند چون نمایشی که قرار است اجرا شود را نویسندهای متبحر به نام مستطیل سبز نوشته است. داستان، جذاب شده؛ جذابتر از همیشه چون نظم قدیمی بهم خورده و به مخاطبانش دلیلی برای دنبال کردن ماجرا میدهد. گره جذاب جاهطلبی لورکوزن و ژابی آلونسو، داستان لیگ آلمان را به جذابترین نقطه خودش رسانده و اکنون تمام عاشقان فوتبال همراه با بیش 30 هزار سکوی بایآرنا منتظرند پایان داستان را ببیند. لورکوزن میبرد یا بایرن مونیخ؛ قهرمان عوض میشود یا ثابت میماند، تاج از روی سر مونیخ برداشته خواهد شد یا برقرار است و سوالهایی با این مضمون نگاه دوربینهای فوتبالی را به خودش معطوف خواهد کرد. روایت سینمایی جذاب نبرد شیرها و باواریاییها را به هر نامی میخواهید، صدا بزنید. میتوانیم این سینمایی جذاب را نبرد با پادشاه یا بازی تاج و تخت بنامیم و یا هر عنوان دیگری. این فیلم سینمایی دیدنی و این داستان خواندنی و شنیدنی شده چون روایتها اگر کنش و واکنشی در آنها نباشد، اگر افت و خیز و گره و گرفتاری در آنها موج نزند، خواندنی و شنیدنی نخواهند بود و لورکوزن دلیل اصلی این افت و خیز و این گره داستانی است.